دَستـَت رآ بیـــاوَر....
مَردانـه و زَنانـه اَش رآ
بـــــی خیـــآل!
دَســـت بدَهیمـ
بـه رَسمــِ کودَکـــــی ...
قرآر اَســـــت هــَــوای هَم رآ
بـی اجازه داشتـه باشیـــمــ...
زیاد خوب نباش …
زیاد دم دست هم نباش …
زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی …
آدم ها این روزها عجیب به خوبی ، به شیرینی ، آلرژی پیدا کرده اند …
زیاد که باشی ، زیادی می شوی
شــــب هـــا
بـه وقـــت خوابــــ
از طــــرف منــــ
...
وجـــدانت را ببـــوســ
اگــر بیـــدار شد بپـــرســ
چـــطور مــےتواند شــب هـا
بـه ایـــن راحـــتی بـــخوابد
؟....؟
پ ن : زمان بهم ثابت كرده ادم هايى كه وجدان درونشون مرده خيلى راحت تر از بقيه
زندگى ميكنن..خيلى
دنبال كسي ميگردم كه تو بهار كه زنگ بزنم بدون هيچ دليل بگم:
مياي بريم زير اين رگبار و هواي خوش قدم بزنيم؟
در جواب فقط بگه: نيم ساعت ديگه كجا باشم....
توي تابستون كه زنگ بزنم بدون هيچ دليل بگم:
مياي بريم تو خيابون تا هرجا شد قدم بزنيم؟
در جوابم فقط بگه: ناهار اونجايي كه من ميگم....
توي پاييز زنگ بزنم بدون هيچ دليل بگم:
مياي صداي ناله ي برگارو دربياريم خش خش صدا بدن؟
در جوابم فقط بگه: دوربينتم بيار....
توي زمستون زنگ بزنم بدون هيچ دليل بگم:
درختاي خيابون منتظرن با يه عالمه برفبعد با ترديد بپرسم: مياي كه؟
در جوابم بدون مكث بگه: يه جفت دستكش ميارم فقط يه لنگه من يه لنگه تو ...سر اينكه دستاي گره شدمون توي جيب كي باشه بعدا تصميم ميگيريم....
----------------------------------------------------------------------
پ . ن : هميشه ادمايي كه اطرافمونن همونايي هستن كه تو ى روياها و خيالاتمون
متفاوت تر از واقعيت اصليشون هستن و حرفايي رو ازشون ميشنويم كه تو واقعيت هيچوقت نميگن